کلاستروفوبیا

کلاستروفوبیا ترس از فضاهای محدود است. این می تواند توسط بسیاری از موقعیت ها یا محرک ها، از جمله آسانسور، به ویژه در شلوغی، اتاقهای بدون پنجره و اتاقهای هتل با درهای بسته و پنجره های مهر و موم شده، ایجاد شود. حتی اتاق خواب هایی با قفل در بیرون ماشین های کوچک و لباس های یقه تنگ می توانند در کسانی که دچار کلاستروفوبیا هستند واکنش نشان دهند.

به طور معمول به عنوان یک اختلال اضطرابی طبقه بندی می شود که اغلب منجر به حملات وحشت می شود. شروع کلاستروفوبیا به عوامل زیادی نسبت داده شده است، از جمله کاهش اندازه آمیگدال و حالت کلاسیک.

یک مطالعه نشان می دهد که از 10 تا 5 درصد از جمعیت جهان تحت تأثیر کلاستروفوبیای شدید قرار دارند، اما تنها درصد کمی از این افراد نوعی درمان را برای این اختلال دریافت می کنند. بهترین راه برای شروع درمان مراجعه به روانشناس می باشد.

اصطلاح claustrophobia از لاتین claustrum “در محل بسته” و یونانی φόβος ، phóbos ، “ترس” آمده است.

علائم و نشانه های کلاستروفوبیا

کلاستروفوبیا به عنوان یک اختلال روانی و رفتاری، به ویژه اختلال اضطرابی طبقه بندی می شود. علائم به طور کلی در دوران کودکی یا نوجوانی بروز می کند.

تصور می شود که کلاستروفوبیا دارای یک علامت اصلی است: ترس از خفگی. حداقل در یکی، یا چند مورد، از مناطق زیر: اتاقهای کوچک، دستگاه اسکن MRI یا CAT، اتومبیل، اتوبوس، هواپیما، قطار، تونل، غارهای زیر آب، انبارها، آسانسورها و غارها.

محصور شدن یا فکر کردن در مورد محصور شدن در یک فضای محدود می تواند ترس از عدم تنفس مناسب و کمبود اکسیژن را در شما ایجاد کند. همیشه این فضای کوچک نیست که باعث ایجاد این احساسات می شود، بلکه بیشتر ترس از احتمالاتی است که ممکن است در محدوده آن منطقه رخ دهد. هنگامی که سطح اضطراب به سطح خاصی از PPO می رسد، فرد ممکن است شروع به تجربه موارد زیر کند:

  • تعریق و یا لرز
  • افزایش ضربان قلب و افزایش فشار خون
  • سرگیجه ، افسردگی ، سبکی سر و یخ زدگی از ترس
  • دهان خشک
  • گرگرفتگی
  • لرزش
  • حالت تهوع
  • سردرد
  • بی حسی
  • احساس خفگی
  • سفتی در قفسه سینه-درد قفسه سینه و مشکل در تنفس
  • تمایل به استفاده از حمام
  • سردرگمی یا گمراهی
  • ترس از آسیب یا بیماری

علل کلاستروفوبیا

ترس از فضاهای بسته یک ترس غیر منطقی است. اکثر افراد کلاستروفوبیک که خود را در اتاقی بدون پنجره می بینند آگاهانه می دانند که در معرض خطر نیستند، اما همین افراد می ترسن ، احتمالاً تا حد ناتوانی وحشت زده شده اند و بسیاری نمی دانند چرا.

آمیگدالا

آمیگدال یکی از کوچکترین ساختارهای مغز است، اما همچنین یکی از قوی ترین آنها است. آمیگدال برای شرطی شدن ترس یا ایجاد واکنش جنگ یا گریز مورد نیاز است. هنگامی که محرک با موقعیتی وخیم همراه می شود، واکنش جنگ یا گریز ایجاد می شود. چنگ معتقد است که ریشه های فوبیا در این واکنش مبارزه یا گریز است.

در ایجاد واکنش جنگ یا گریز، آمیگدال به روش زیر عمل می کند: هسته های قدامی آمیگدال با ترس از یکدیگر مرتبط هستند. هسته ها تکانه هایی را به سایر هسته ها ارسال می کنند که بر تعداد تنفس، برانگیختگی جسمی، ترشح آدرنالین، فشار خون، ضربان قلب، واکنش ترس رفتاری و واکنش های دفاعی که ممکن است شامل یخ زدن باشد، تأثیر می گذارد. این واکنش ها در حمله وحشت زدگی “شکست خودکار” را تشکیل می دهند.

سیناپس مغز

مطالعه ای که توسط فومی هایانو انجام شد نشان داد که آمیگدال مناسب در بیمارانی که از اختلالات هراس رنج می بردند کوچکتر بود. کاهش اندازه در ساختاری معروف به گروه هسته corticomedial که هسته CE متعلق به آن است رخ داده است.

این باعث تداخل می شود، که به نوبه خود باعث واکنش های غیرطبیعی به محرک های ناخوشایند در افرادی می شود که دارای اختلال هراس هستند. در افراد کلاستروفوبیک، این به معنی وحشت زدگی یا واکنش بیش از حد به موقعیتی است که در آن فرد از نظر جسمی محدود می شود.

بیشتر بدانید: ترس از مرگ – تاناتوفوبیا چیست؟

شرطی سازی کلاسیک

کلاستروفوبیا زمانی به ذهن متبادر می شود که حبس را با خطر پیوند می دهد. این اغلب در نتیجه یک تجربه آسیب زا در دوران کودکی ایجاد می شود، اگرچه شروع آن می تواند در هر مرحله از زندگی فرد رخ دهد. چنین تجربه ای می تواند چندین بار یا فقط یک بار رخ دهد تا تأثیر دائمی در ذهن ایجاد کند.

چند نمونه از تجربیات رایج که می تواند منجر به ایجاد کلاستروفوبیا در کودکان (یا بزرگسالان) شود به شرح زیر است:

  • یک کودک (یا به ندرت یک بزرگسال) در یک اتاق سیاه و سفید بسته است و نمی تواند در یا کلید چراغ را پیدا کند.
  • یک کودک در یک جعبه بسته می شود.
  • کودکی در کمد بسته شده است.
  • یک کودک در یک استخر عمیق می افتد و نمی تواند شنا کند.
  • کودکی در جمع زیادی از والدین خود جدا می شود و گم می شود.
  • کودکی سر خود را بین میله های حصار می گذارد و سپس نمی تواند بیرون بیاید.
  • کودکی به داخل سوراخی خزیده و گیر می کند یا راه برگشت را پیدا نمی کند.
  • یک کودک در ماشین، کامیون یا ون پدر و مادر خود باقی می ماند.
  • یک کودک در یک منطقه شلوغ بدون پنجره (کلاس درس ، زیرزمین و غیره) قرار دارد و با افراد دیگر فرار کرده یا به عنوان وسیله تنبیه در آنجا قرار می گیرد.

به گفته یکی از نویسندگان ، اصطلاح “تجربیات گذشته” می تواند تا لحظه تولد ادامه یابد.

تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) می تواند باعث ایجاد کلاستروفوبیا شود. اسکن MRI مستلزم این است که مدتی در یک لوله باریک بی حرکت بمانید. در مطالعه ای که مربوط به کلاستروفوبیا و MRI است ، گزارش شد که 13 درصد از بیماران در طول عمل دچار حمله پانیک شده اند. این روش نه تنها با ایجاد کلاستروفوبیای “از قبل وجود” بلکه با شروع این بیماری در برخی افراد مرتبط است. حملات پانیک که در طول عمل تجربه می شود می تواند فرد را از سازگاری با موقعیت باز دارد و در نتیجه ترس را تداوم بخشد.

S.J. راخمن با ذکر تجربه 21 معدنچی از یک مثال فوق العاده می گوید. این معدنچیان به مدت 14 روز در زیر زمین محبوس بودند و طی این مدت شش نفر از معدنچیان بر اثر خفگی جان خود را از دست دادند. پس از نجات آنها، ده نفر از معدنچیان به مدت ده سال مورد مطالعه قرار گرفتند. همه به جز یکی به شدت تحت تأثیر این تجربه قرار گرفتند و شش مورد از آنها دچار فوبیای “محدود کننده یا محدود کننده موقعیت ها” شدند. تنها معدنچی که هیچ علائم قابل توجهی نداشت، کسی بود که به عنوان رهبر عمل می کرد.

یکی دیگر از عواملی که می تواند باعث شروع کلاستروفوبیا شود، اطلاعات دریافت شده است.همانطور که آئورو والدینگ در” علل کلاستروفوبیا “می گوید، بسیاری از مردم، به ویژه کودکان، با مشاهده والدین یا همسالان خود یاد می گیرند که از چه کسی و از چه چیزی بترسند.

این روش نه تنها برای مشاهده معلم، بلکه برای مشاهده قربانیان نیز صدق می کند. شرطی سازی کلاسیک جانشین نیز شامل مواردی می شود که فرد شخص دیگری را مستقیماً در معرض شرایط بخصوص ناخوشایند می بیند.  این می تواند مشابه مشاهده فردی باشد که در یک فضای تنگ گیر کرده، خفه شده یا هر یک از مثال های دیگر که در بالا ذکر شد.

فوبیای آماده شده

تحقیقی وجود دارد که نشان می دهد کلاستروفوبیا به طور کامل یک فوبیای مشروط یا کلاسیک نیست. این لزوماً یک ترس ذاتی نیست، اما به احتمال زیاد همان چیزی است که به آن فوبیای آماده می گویند. همانطور که ارین گرسلی در “فوبیا: علل و درمان ها” می گوید، انسان ها از نظر ژنتیکی مستعد ترس از چیزهایی هستند که برای آنها خطرناک است.

کلاستروفوبیا ممکن است به دلیل “توزیع گسترده شروع زودهنگام و بدست آوردن آسان و ویژگیهای غیرشناختی آن” در این گروه قرار بگیرد.  “کسب کلاستروفوبیا ممکن است بخشی از مکانیسم بقای تکاملی حسی باشد، ترس خفته از گرفتار شدن و یا خفگی که زمانی برای بقای بشریت مهم بوده و می تواند به راحتی در هر زمان بیدار شود.

محیط های خصمانه در گذشته این نوع ترس از پیش برنامه ریزی شده را ضروری می کرد، و بنابراین ذهن انسان ظرفیت “شرط بندی کارآمد ترس را برای کلاس های خاصی از محرک های خطرناک” ایجاد کرد.

راخمن در مقاله خود استدلالی برای این نظریه ارائه می دهد: “فوبیا”. او با این جمله موافق است که فوبیا عموماً به اجسامی مربوط می شود که تهدیدی مستقیم برای بقای انسان هستند و بسیاری از این فوبیاها به دلیل “آمادگی بیولوژیکی ارثی” به سرعت بدست می آیند.

این باعث ایجاد یک هراس آماده می شود، که کاملاً ذاتی نیست، اما به طور گسترده و آسان قابل یادگیری است. همانطور که راخمن در مقاله توضیح می دهد: “ویژگی های اصلی فوبیاهای آماده این است که آنها به راحتی بدست می آیند، انتخابی، پایدار، از نظر بیولوژیکی قابل توجه هستند و احتمالاً [غیر شناختی]”.

منظور از “انتخابی” و “از نظر بیولوژیکی مهم” این است که آنها فقط به مواردی مربوط می شوند که مستقیماً سلامت، ایمنی یا بقای فرد را تهدید می کند. “غیر شناختی” نشان می دهد که این ترس ها ناخودآگاه به دست می آیند. هر دو عامل به این نظریه اشاره می کنند که کلاستروفوبیا یک فوبیای آماده است که از قبل در ذهن انسان برنامه ریزی شده است.

تشخیص کلاستروفوبیا

کلاستروفوبیا ترس از بسته شدن در یک فضای کوچک است. این بیماری معمولاً به عنوان یک اختلال اضطرابی طبقه بندی می شود و اغلب منجر به حمله وحشتزدگی نسبتاً شدید می شود. همچنین گاهی اوقات با کلیتروفوبیا (ترس از گرفتار شدن) اشتباه گرفته می شود.

تشخیص کلاستروفوبیا معمولاً با مشورت در مورد سایر شرایط مربوط به اضطراب انجام می شود. برای تشخیص فوبیای خاص باید معیارهای خاصی را رعایت کرد. این معیارها شامل موارد زیر است:

یک ترس انسدادی یا بیش از حد ناگهانی ناشی از وجود یا پیش بینی یک موقعیت خاص

واکنش اضطرابی هنگام نشان دادن محرک ؛ می تواند منجر به حملات وحشت در بزرگسالان شود، یا برای کودکان، انفجار، چسبیدن، گریه کردن و غیره.

تصدیق بیماران بزرگسال مبنی بر اینکه ترس آنها ناشی از تهدید یا خطر پیش بینی شده است.

مشارکت در فرایندهای اجتناب از اجسام یا موقعیت های مخوف، یا آمادگی مواجهه با موقعیت اما با ناراحتی یا اضطراب

فرار فرد از شیء یا موقعیت مانع زندگی روزمره و روابط می شود

هراس مداوم است ، معمولاً به مدت 6 ماه یا بیشتر

علائم را نمی توان به سایر شرایط روانی زمینه ای مانند اختلال وسواس جبری (OCD) یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) نسبت داد.

مقیاس

این روش در سال 1979 با تفسیر پرونده های بیماران مبتلا به کلاستروفوبیا و با خواندن مقالات علمی مختلف در مورد تشخیص اختلال ایجاد شد. هنگامی که مقیاس اولیه ایجاد شد ، توسط چندین متخصص در این زمینه آزمایش و تیز شد. امروزه ، از 20 سوال تشکیل شده است که میزان اضطراب و تمایل به اجتناب از موقعیت های خاص را تعیین می کند. چندین مطالعه ثابت کرده اند که این مقیاس در تشخیص کلاستروفوبیا مثر است.

پرسشنامه

این روش توسط راخمن و تیلور ، دو متخصص در این زمینه ، در سال 1993 ایجاد شد. این روش در تشخیص علائم ناشی از ترس از خفگی موثر است. در سال 2001 ، توسط گروه دیگری از متخصصان میدانی از 36 مورد به 24 مورد تغییر یافت. این مطالعه همچنین با مطالعات مختلف بسیار موثر بوده است.

رفتار درمان شناختی

درمان شناختی یک شکل پذیرفته شده از درمان برای اکثر اختلالات اضطرابی است. همچنین تصور می شود که این امر به ویژه در مبارزه با اختلالات که در آن بیمار در واقع از موقعیتی نمی ترسد، موثر است ، بلکه می ترسد از آنچه در چنین شرایطی به وجود می آید، بترسد.

هدف نهایی درمان شناختی این است که افکار تحریف شده یا تصورات غلط مربوط به آنچه از آن می ترسیم را تغییر دهد. نظریه این است که اصلاح این افکار باعث کاهش اضطراب و اجتناب از برخی شرایط می شود.

به عنوان مثال، درمان شناختی می تواند یک بیمار کلاستروفوبیک را متقاعد کند که آسانسور خطرناک نیست، اما در واقع برای رسیدن به جایی که دوست دارید سریعتر مفید باشد بسیار مفید است.

مطالعه انجام شده توسط S.J. راخمن نشان می دهد که درمان شناختی ترس و اندیشه های منفی/دلالت های منفی را به طور متوسط ​​در بیماران مبتلا به کلاستروفوبیک به میزان 30 درصد کاهش می دهد و این یک روش موثر منطقی است.

قرار گرفتن در معرض داخل بدن

این روش بیماران را مجبور می کند تا با ترس خود با مواجهه کامل با هر ترسی که تجربه می کنند روبرو شوند. این کار معمولاً به صورت پیشرونده ای انجام می شود که با نوردهی های کمتر شروع می شود و به سمت نوردهی شدید به سمت بالا حرکت می کند.

به عنوان مثال ، یک بیمار کلاستروفوبیک با رفتن به آسانسور شروع به انجام MRI می کند. چندین مطالعه ثابت کرده اند که این یک روش موثر در مبارزه با فوبیاهای مختلف از جمله کلاستروفوبیا است. S.J.

راخمن همچنین اثربخشی این روش را در درمان کلاستروفوبیا آزمایش کرده و دریافت که ترس و افکار منفی را به طور متوسط ​​تا 75 درصد در بیماران خود کاهش می دهد. از بین روشهایی که وی در این مطالعه خاص آزمایش کرد، این تا حد زیادی قابل ملاحظه ترین کاهش بود.

مواجهه درون ادراکی

این روش سعی در بازآفرینی احساسات فیزیکی داخلی در داخل یک بیمار در محیط کنترل شده دارد و نسخه کمتری از قرار گرفتن در معرض in vivo است. این آخرین روش درمانی بود که توسط S.J آزمایش شد.

راخمن در مطالعه خود در سال 1992. ترس و افکار منفی-دلالتها را تا حدود 25 درصد کاهش داد. این اعداد کاملاً با آنهایی که در معرض in vivo یا درمان شناختی بودند مطابقت نداشت ، اما همچنان منجر به کاهش قابل توجهی شد.

سایر روشهای درمانی نیز که موثر بوده است عبارتند از: آموزش روانی ، مقابله با شرط ، هیپنوتراپی واپس گرایانه و تمرین مجدد تنفس. داروهایی که اغلب برای درمان کلاستروفوبیا تجویز می شوند شامل داروهای ضد افسردگی و مسدود کننده های بتا هستند که به تسکین علائم تپش قلب که اغلب با حملات اضطرابی مرتبط هستند کمک می کند.

نکاتی برای مدیریت کلاستروفوبیا

نفس های عمیق بکشید ، یک تا سه بار. سپس ، بر موارد ایمن مانند زمان ساعت مچی خود تمرکز کنید. بارها و بارها به خود یادآوری کنید که ترس ها و نگرانی های شما از بین می رود. غیر منطقی است که با تکرار ترس آنچه را که باعث حمله شما می شود به چالش بکشید. مکان یا لحظه ای را که شما را آرام می کند تصور کنید و تمرکز کنید.

تحریریه موسسه روانشناسی خانه شیرین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *