تعریف خیانت؟

خیانت شکستن یا نقض یک قرارداد، اعتماد یا اطمینان فرضی است که باعث ایجاد تضاد اخلاقی و روانی در روابط بین افراد، بین سازمان ها یا بین افراد و سازمان ها می شود.

غالباً خیانت عمل حمایت از یک گروه رقیب است، یا جدایی کامل از هنجارهای قبلی یا فرض شده توسط یک طرف از طرف دیگر. کسی که به دیگران خیانت می کند معمولاً خائن یا خیانتکار نامیده می شود.

خیانت همچنین یک عنصر ادبی رایج است که در داستان‌های تخیلی دیگر مانند فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی نیز استفاده می‌شود و اغلب با عنوان چرخش داستان همراه است.

تعریف خیانت؟

فیلسوفان جودیت اسکلار و پیتر جانسون، نویسندگان ابهامات خیانت و چارچوب های فریب به ترتیب، معتقدند که در حالی که هیچ تعریف روشنی از خیانت در دسترس نیست، خیانت به طور مؤثرتری از طریق ادبیات درک می شود.

نیازهای نظری و عملی

جکسون توضیح می دهد که چرا به یک تعریف واضح نیاز است:

خیانت هم مشکل «مردم» است و هم مشکل فیلسوفان. فیلسوفان باید بتوانند مفهوم خیانت را روشن کنند، آن را با سایر مفاهیم اخلاقی مقایسه و مقایسه کنند و موقعیت های خیانت را به طور انتقادی ارزیابی کنند.

در سطح عملی مردم باید بتوانند خیانت را صادقانه درک کنند و همچنین عواقب آن را تعدیل کنند: آن را مدیریت کنند، نه اینکه مورد حمله قرار گیرند. آنچه ما به آن نیاز داریم، توضیح مفهومی روشنی از خیانت است که بین خیانت واقعی و صرفاً تصور شده تفاوت قائل شود و همچنین راهنمایی سیستماتیک برای ارزیابی خیانت ادعایی در زندگی واقعی ارائه دهد.

کار بن یهودا در سال 2001 همه اشکال خیانت را تحت یک چارچوب تحلیلی یکپارچه با استفاده از وفاداری، اعتماد و مرزهای اخلاقی به عنوان ابزار توضیحی قرار داد.

امضا و پیامدهای آن

یک عمل خیانت، مجموعه ای از رفتارها، افکار و احساسات منفی را هم در قربانیان و هم در عاملان آن ایجاد می کند. تعاملات پیچیده است. قربانیان عصبانیت و سردرگمی خود را نشان می دهند و از مجرم تقاضای کفاره می کنند که به نوبه خود ممکن است احساس گناه یا شرم کند و پشیمانی نشان دهد.

اگر پس از ابراز پشیمانی یا عذرخواهی مرتکب، قربانی همچنان به ابراز خشم خود ادامه دهد، این امر به نوبه خود ممکن است باعث شود که مرتکب حالت تدافعی پیدا کند و به نوبه خود عصبانی شود.

در صورتی که قربانیان از درخواست کفاره و قصاص چشم پوشی کنند، می توان خیانت را پذیرفت. اما تنها در صورتی نشان داده می شود که قربانیان به درخواست عذرخواهی ادامه ندهند، بارها و بارها به عامل یا عاملان عمل اصلی یادآوری نکنند، یا بی وقفه حادثه را بارها و بارها بررسی کنند.

اگر هیچ عذرخواهی واقعی، کفاره، پشیمانی واقعی و برنامه ای برای تغییر رفتار وجود نداشته باشد، در آن صورت کسی که مورد خیانت قرار گرفته می تواند بپذیرد که این اتفاق افتاده است و مرتکب نمی خواهد یا قادر به تغییر نیست.

هیچ تغییر واقعی به این معنی است که آنها می توانند آن را دوباره انجام دهند. فقدان تاییدیه از طرف مرتکب را می توان به عنوان “حمله دوم” توصیف کرد که می تواند اثرات آسیب اولیه ایجاد شده را تشدید کند.

پذیرفتن خیانت و عدم تماس بهترین راه رو به جلو است. راه حل این است که در ارتباط بمانید و متوجه شوید که تجاوز ممکن است دوباره اتفاق بیفتد، و ممکن است از انجام برخی کارها برای کاهش شدت اجتناب کنید. مثلاً اگر شخصی غیبت کرد، اسرار خود را به او نگو.

سیاسی

بیشتر بزرگسالانی که در دموکراسی های لیبرال زندگی می کنند به دولتی که شهروند آن هستند اعتماد دارند. وقتی این اعتماد مورد خیانت قرار می گیرد، در بدترین حالت، فرد ممکن است دچار آسیب روانی خیانت شود. ترومای خیانت علائمی مشابه اختلال استرس پس از سانحه دارد، اگرچه عنصر فراموشی و گسستگی احتمالاً بیشتر است.

تفاوت اصلی بین اختلال استرس پس از سانحه سنتی (PTSD) و ترومای خیانت در این است که اولی از نظر تاریخی عمدتاً ناشی از ترس است، در حالی که ترومای خیانت پاسخی به خشم شدید است. ترس و خشم دو طرف پاسخ جنگ یا گریز هستند و به این ترتیب قوی ترین و اساسی ترین احساسات روانی ما هستند.

آسیب خیانت سیاسی محض می تواند ناشی از موقعیت هایی مانند دستگیری نادرست و محکومیت توسط سیستم حقوقی یک دموکراسی غربی باشد. یا با تبعیض، قلدری یا سایر بدرفتاری های جدی توسط یک نهاد دولتی یا شخصیت قدرتمند در داخل ایالت.

در روابط عاشقانه

جان گاتمن چه چیزی عشق را ماندگار می کند؟ خیانت را به عنوان “یک مهاجم مضر که با مخفی کاری بسیار وارد می شود” توصیف می کند که عاشقانه های به ظاهر پایدار را تضعیف می کند و در قلب هر رابطه شکست خورده قرار دارد، حتی اگر زوج از آن بی خبر باشند.

گاتمن با محاسبه میزان عدم تمایل هر یک از طرفین به فداکاری برای دیگری و رابطه، معیار خیانت را محاسبه کرد. یک معیار خیانت به طور مداوم افزایش یافته است به عنوان یک شاخص که زن و شوهر در معرض خطر خیانت یا بی وفایی جدی دیگر قرار دارند.

کوری خیانت

کوری خیانت، ناآگاهی، ندانستن و فراموشی است که مردم نسبت به خیانت نشان می دهند.

اصطلاح “کوری خیانت” در سال 1996 توسط فرید معرفی شد و در سال 1999 توسط فرید و سپس مجدداً در سال 2013 توسط فرید و بیرل از طریق نظریه ترومای خیانت گسترش یافت.

این کوری خیانت ممکن است به خیانت هایی که آسیب های سنتی تلقی نمی شوند، مانند زنا و بی عدالتی گسترش یابد. کوری خیانت منحصر به قربانیان نیست. مرتکبین و شاهدان نیز ممکن است برای حفظ روابط شخصی، روابط خود با نهادها و سیستم های اجتماعی که به آنها وابسته هستند، کوری خیانت نشان دهند.

اصطلاح «خیانت نهادی» به اعمال خلافی اطلاق می‌شود که توسط یک نهاد بر افراد وابسته به آن نهاد انجام می‌شود. این شامل عدم پیشگیری یا پاسخ حمایتی به اعمال خلاف توسط افراد (به عنوان مثال تجاوز جنسی) است که در چارچوب موسسه انجام شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *