وسواس چیست و چه علائمی دارد؟

وسواس (اختلال وسواس فکری عملی) نوعی اختلال است که در آن افراد افکار، عقاید یا احساسات مکرر، ناخواسته (وسواس) دارند که باعث می شود آنها برای انجام کاری تکراری (اجبارها) رانده شوند. رفتارهای تکراری، مانند شستن دست، بررسی کارها یا تمیز کردن، می تواند به طور قابل توجهی در فعالیت های روزمره و تعاملات اجتماعی فرد اختلال ایجاد کند.

بسیاری از افراد بدون وسواس افکار ناراحت کننده یا رفتارهای تکراری دارند. با این حال، این افکار و رفتارها به طور معمول زندگی روزمره را مختل نمی کنند. برای افراد مبتلا به وسواس، افکار مداوم هستند و رفتارها سفت و سخت است. عدم انجام رفتارها معمولاً باعث پریشانی شدید می شود.

بسیاری از افراد مبتلا به وسواس می دانند که وسواسشان واقع بینانه نیست. دیگران ممکن است فکر کنند که آنها می توانند درست باشند. حتی اگر آنها بدانند که وسواس هایشان واقع بینانه نیستند، افراد مبتلا به وسواس از انصراف از افکار وسواسی یا توقف اقدامات اجباری مشکل دارند.

تشخیص وسواس مستلزم وجود وسواس و یا اجبارهایی است که وقت گیر است (بیش از یک ساعت در روز) ، باعث پریشانی قابل توجه و اختلال در کار یا عملکرد اجتماعی می شود. وسواس اغلب از کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود. به طور متوسط ​​علائم سنی 19 ساله است.

وسواس

وسواس فکری، انگیزه ای یا تصویری مکرر و مداوم است که باعث احساسات آزار دهنده مانند اضطراب یا انزجار می شود. بسیاری از مبتلایان به اختلال وسواس فکری تشخیص می دهند که افکار، انگیزه ها یا تصاویر محصول ذهن آنها است و بیش از حد یا غیر منطقی است.

با این حال، پریشانی ناشی از این افکار سرزده با منطق یا استدلال قابل حل نیست. اکثر افراد مبتلا به وسواس با اجبار سعی در کاهش پریشانی وسواس دارند، وسواس را نادیده گرفته یا سرکوب می کنند و یا حواس خود را با سایر فعالیتها پرت می کنند.

وسواس های معمولی:

  • ترس از آلوده شدن توسط افراد یا محیط
  • افکار یا تصاویر جنسی مزاحم
  • نگرانی شدید در مورد نظم ، تقارن یا دقت
  • افکار سرزده مکرر صداها ، تصاویر ، کلمات یا اعداد
  • ترس از دست دادن یا کنار گذاشتن چیز مهم

اجبارها

اجبارها رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی هستند که فرد احساس می کند در پاسخ به یک وسواس فکری برای انجام آنها انجام می شود. این رفتارها به طور معمول از پریشانی فرد در رابطه با یک وسواس جلوگیری یا کاهش می دهد.

اجبارها ممکن است پاسخ های بیش از حد باشد که مستقیماً با یک وسواس ارتباط دارد (مانند شستن بیش از حد دست به دلیل ترس از آلودگی) یا اقداماتی که کاملاً با وسواس ارتباط ندارند. در شدیدترین موارد، تکرار مداوم آیین ها ممکن است روز را پر کند و یک روال عادی را غیر ممکن کند.

اجبارهای معمولی:

  • شستن بیش از حد یا تشریفات دست ، دوش گرفتن ، مسواک زدن دندان یا دستشویی کردن
  • تمیز کردن مکرر اشیاء خانگی
  • ترتیب چیزها به روشی خاص
  • به طور مکرر قفل ها ، سوئیچ ها یا لوازم خانگی را بررسی کنید
  • دائماً به دنبال تأیید یا اطمینان باشید
  • تکرار شمارش تا تعداد مشخصی

شرایط مرتبط

  • اختلال بدشکلی بدن
  • اختلال احتکار
  • اختلال در کشیدن مو (تریکوتیلومانیا)
  • اختلال در چیدن پوست (دفع)

علائم

معیارهای تشخیصی برای وسواس شامل وجود وسواس، اجبار یا هر دو است، در موارد زیر:

وسواس فکری، اصرار یا تصویری تکراری است که به صورت سرزده و ناخواسته تجربه می شود و برای بیشتر افراد باعث اضطراب یا پریشانی می شود. فرد با فکر یا عمل دیگری سعی در نادیده گرفتن آنها، سرکوب آنها و یا خنثی سازی آنها دارد.

اجبار رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی است که فرد احساس می کند مجبور است در پاسخ به وسواس یا براساس قوانین سختگیرانه آنها را انجام دهد. اینها برای مقابله با اضطراب یا پریشانی یا جلوگیری از یک واقعه یا وضعیت ترسناک هستند، اما واقعاً با این نتایج ارتباط ندارند یا بیش از حد هستند.

این وسواس ها یا اجبارها بیش از یک ساعت در روز طول می کشد یا باعث پریشانی یا اختلال قابل توجه بالینی برای فرد می شود.

جزئیات خاص وسواس می تواند بسیار متفاوت باشد: آنها ممکن است شامل افکار مربوط به آلودگی، تمایل به نظم یا افکار تابوی مربوط به جنسیت، دین و آسیب به خود یا دیگران باشد.

در پاسخ به وسواس خود، اکثر افراد مبتلا به وسواس به اجبار متوسل می شوند، که ممکن است شامل رفتارهایی مانند شستشو باشد. تنظیم مجدد یا شمارش اشیا؛ اطمینان یافتن یا بررسی (برای دیدن خاموش بودن یا قفل شدن در، به عنوان مثال). آنها همچنین می توانند شامل اعمال ذهنی باشند که از نظر ظاهری قابل مشاهده نیستند.

اجبارها ممکن است احساساتی را که ناشی از یک وسواس است، به طور موقت تسکین دهند، از جمله اضطراب، پریشانی یا حس اینکه چیزی درست نیست.

افراد مبتلا به وسواس همچنین ممکن است از افراد، مکان ها یا چیزهایی که باعث وسواس و اجبار می شوند اجتناب کنند. آنها همچنین غالباً دارای باورهای ناکارآمد هستند که می تواند شامل احساس مسئولیت فزاینده، عدم تحمل، عدم اطمینان، کمال گرایی یا نگاه اغراق آمیز به اهمیت افکار پریشان کننده باشد.

افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری در درجه بینش از این بیماری متفاوت هستند. کسی با بینش خوب ممکن است تشخیص دهد که اعتقادات مربوط به وسواس (به عنوان مثال انجام یک عمل اجباری از یک اتفاق وحشتناک جلوگیری می کند) در حقیقت درست نیست. کسی که بینش ضعیف تری دارد، ممکن است چنین عقایدی را درست تصور کند یا احتمالاً درست باشد.

شدت علائم ممکن است در طول زمان متفاوت باشد، اما در صورت عدم درمان، این اختلال می تواند سالها یا دهه ها ادامه یابد.

افراد مبتلا به وسواس به طور مکرر، شکل دیگری از بیماری روانی را نیز تجربه می کنند. تخمین زده می شود که سه چهارم بزرگسالان مبتلا به وسواس در مرحله ای از زندگی خود با اختلال اضطراب (مانند اختلال اضطراب عمومی یا اختلال وحشت) تشخیص داده می شوند.

بیش از نیمی از آنها با اختلال افسردگی یا دو قطبی تشخیص داده می شوند. 30 درصد دارای اختلال تیک هستند. مبتلایان به وسواس همچنین ممکن است طیف وسیعی از بیماری ها را تجربه کنند، از جمله اختلالات مرتبط مانند اختلال بدشکلی بدن ، تریکوتیلومانیا و اختلال دفع.

بهتر است در صورت مشاهدع علائم وسواس به روانشناس مراجعه کرده و از آنها کمک بخواهید.

علل

در حالی که علل اختلال وسواس فکری عملی به طور کامل مشخص نشده است ، هر دو عامل خطر ژنتیکی و محیطی وجود دارد. افرادی که والدین، ​​خواهر و برادر یا فرزندی مبتلا به وسواس دارند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلال هستند و مطالعات انجام شده با دوقلوها نقش تأثیر ژنتیکی را در بروز این اختلال تأیید می کند. سوء استفاده جسمی یا جنسی در دوران کودکی و سایر حوادث آسیب زا با خطر بیشتری همراه است.

در برخی از کودکان، عفونت استرپتوکوکی مقدم بر رشد ناگهانی یا بدتر شدن علائم وسواس است، بیماری به نام اختلالات عصبی روانپزشکی خود ایمنی کودکان مرتبط با عفونت های استرپتوکوکی (PANDAS).

رفتار

وسواس به طور معمول با روان درمانی، دارو یا هر دو بطور همزمان درمان می شود.

اشکال درمانی تحت درمان برای درمان وسواس شامل درمان رفتاری شناختی (CBT) است که برای درمان طیف وسیعی از اختلالات استفاده می شود و نوع خاصی از CBT به نام Exposure and Response Prevention (ERP). در ERP، فرد مبتلا به وسواس که در ابتدا توسط یک درمانگر راهنمایی می شود، در معرض افکار، چیزها یا موقعیت هایی است که باعث ایجاد اضطراب می شود یا منجر به وسواس و اجبار می شود و با این کار یاد می گیرد که به اجبارهای عادی روی نیاورد.

این رویکرد قصد دارد اضطراب ناشی از چنین افکار و برخوردهایی را به تدریج کاهش دهد تا فرد بتواند علائم وسواس را بهتر کنترل کند.

برای درمان وسواس از داروهایی به نام مهارکننده های جذب مجدد سروتونین (SRI) و مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) نیز استفاده می شود. اینها شامل داروی ضد افسردگی قدیمی کلومیپرامین و داروهای اخیراً تولید شده مانند فلوکستین، فلووکسامین و سرترالین هستند.

تصور می شود SSRI ها با افزایش میزان انتقال دهنده عصبی سروتونین در مغز کار می کنند و معمولاً برای سایر موارد از جمله افسردگی و اختلالات اضطرابی تجویز می شوند. هنگامی که برای درمان وسواس استفاده می شود ممکن است 12 هفته طول بکشد تا علائم بهبود یابد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *