وسواس فکری

اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نوعی اختلال روانی است که در آن فرد افکار خاصی را به طور مکرر (به نام “وسواس”) دارد یا احساس نیاز به انجام مکرر روال خاص (به اصطلاح “اجبار”) می کند تا حدی که باعث پریشانی یا اختلال در عملکرد عمومی شود. فرد بیش از مدت کوتاهی قادر به کنترل افکار و فعالیتها نیست.

اجبارهای معمول شامل شستن دست ، شمارش اشیا و بررسی قفل شدن در است. این فعالیت ها تا حدی اتفاق می افتد که زندگی روزمره فرد تحت تأثیر منفی قرار می گیرد، که اغلب بیش از یک ساعت در روز طول می کشد. بیشتر بزرگسالان متوجه می شوند که این رفتارها منطقی نیستند. این بیماری با تیک ، اختلال اضطراب و افزایش خطر خودکشی همراه است.

علت آن ناشناخته است. به نظر می رسد برخی از اجزای ژنتیکی وجود دارد که هر دو دوقلوی همسان بیشتر از هر دو دوقلوی غیر همسان تحت تأثیر قرار می گیرند. عوامل خطر شامل سابقه کودک آزاری یا سایر موارد استرس زا است. تشخیص براساس علائم است و مستلزم رد سایر دلایل مربوط به دارو یا پزشکی است.

برای ارزیابی شدت می توان از مقیاس های رتبه بندی مانند مقیاس وسواس اجباری Yale-Brown (Y-BOCS) استفاده کرد. سایر اختلالات با علائم مشابه شامل اختلال اضطراب، افسردگی اساسی، اختلالات خوردن، اختلالات تیک و اختلال شخصیت وسواسی اجباری است.

درمان اختلال وسواس فکری

درمان ممکن است شامل روان درمانی، مانند درمان شناختی رفتاری (CBT)، و داروهای ضد افسردگی، مانند مهارکننده های انتخابی جذب مجدد سروتونین (SSRI) یا کلومیپرامین باشد. CBT برای OCD شامل قرار گرفتن در معرض ترس و وسواس است در حالی که از رفتار اجباری که به طور معمول با وسواس همراه است جلوگیری می کند.

بر خلاف این ، درمان فراشناختی رفتارهای تشریفاتی را تشویق می کند تا رابطه را با افکار شخص در مورد آنها تغییر دهد. در حالی که به نظر می رسد کلومیپرامین به خوبی SSRI ها عمل می کند، این عوارض جانبی بیشتری دارد و بنابراین به عنوان یک روش درمانی خط دوم رزرو می شود. داروهای ضد روان پریشی غیرمعمول ممکن است در مواردی که علاوه بر SSRI در موارد مقاوم به درمان استفاده می شود، مفید باشد اما با افزایش خطر عوارض جانبی نیز همراه است. بدون درمان، این بیماری اغلب دهه ها به طول می انجامد.

وسواس در بعضی از مراحل زندگی خود در حدود 3/2 درصد افراد را تحت تأثیر قرار می دهد در حالیکه میزان آنها در هر سال حدود 2/1 درصد است. شروع علائم پس از 35 سالگی غیرمعمول است و نیمی از افراد قبل از 20 سالگی دچار مشکل می شوند. مرد و زن به طور مساوی تحت تأثیر قرار می گیرند و OCD در سراسر جهان اتفاق می افتد. عبارت وسواسی اجباری گاهی اوقات به صورت غیررسمی و غیر مرتبط با OCD استفاده می شود تا کسی را بیش از حد دقیق ، کمال گرا ، جذب شده یا در غیر این صورت ثابت کند.

روشهای درمانی وسواس فکری

وسواس فکری به طور معمول با دارو ، روان درمانی روانشناس یا ترکیبی از این دو درمان می شود. اگرچه بیشتر بیماران مبتلا به وسواس فکری به درمان پاسخ می دهند ، اما برخی از بیماران همچنان علائم را تجربه می کنند.

دارو

مهارکننده های جذب مجدد سروتونین (SRI) که شامل مهارکننده های انتخابی جذب مجدد سروتونین (SSRI) است برای کمک به کاهش علائم وسواس فکری استفاده می شود.

SRIs اغلب در درمان وسواس فکری به دوزهای روزانه بالاتر از افسردگی نیاز دارد و ممکن است 8 تا 12 هفته طول بکشد تا شروع به کار کند ، اما برخی از بیماران بهبود سریعتر را تجربه می کنند.

اگر علائم با این نوع داروها بهبود نیافت ، تحقیقات نشان می دهد برخی از بیماران ممکن است به یک داروی ضد روان پریشی پاسخ خوبی دهند. اگرچه تحقیقات نشان می دهد که یک داروی ضد روان پریشی ممکن است در مدیریت علائم افرادی که هم OCD دارند و هم اختلال تیک دارند کمک کند ، تحقیقات در مورد اثر بخشی داروهای ضد روان پریشی در درمان OCD متفاوت است.

اگر دارویی برای شما تجویز شده است ، مطمئن باشید:

با پزشک یا داروساز خود صحبت کنید تا مطمئن شوید خطرات و مزایای داروهایی را که مصرف می کنید درک می کنید.
بدون اینکه ابتدا با پزشک خود صحبت کنید ، مصرف دارو را قطع نکنید. قطع ناگهانی یک دارو ممکن است منجر به “برگشت مجدد” یا بدتر شدن علائم OCD شود. سایر اثرات ناخوشایند یا خطرناک ترک نیز ممکن است باشد.

هرگونه نگرانی در مورد عوارض جانبی را فوراً به پزشک اطلاع دهید. ممکن است به تغییر در دوز دارو یا داروی دیگری نیاز داشته باشید.

علائم و نشانه های وسواس فکری

وسواس فکری می تواند با طیف گسترده ای از علائم ظاهر شود. گروه خاصی از علائم معمولاً با هم اتفاق می افتند. این گروهها بعضاً بعنوان ابعاد یا خوشه هایی دیده می شوند که ممکن است یک روند اساسی را منعکس کنند. ابزار ارزیابی استاندارد وسواس فکری، مقیاس وسواس اجباری Yale-Brown (Y-BOCS) ، دارای 13 دسته علائم از پیش تعریف شده است.

این علائم در سه تا پنج گروه قرار می گیرند. با بررسی متاآنالیز ساختارهای علائم، ساختار چهار عاملی (گروه بندی) قابل اطمینان ترین است. گروه های مشاهده شده شامل “عامل تقارن” ، “عامل افکار ممنوع” ، “عامل تمیز کردن” و “عامل احتکار” بودند. “عامل تقارن” با وسواس مربوط به ترتیب، شمارش و تقارن و همچنین تکرار اجبارها ارتباط زیادی دارد.

“عامل افکار ممنوع” با افکار مزاحم و ناراحت کننده از طبیعت خشن ، مذهبی یا جنسی ارتباط زیادی دارد. “عامل تمیز کردن” با وسواس در مورد آلودگی و اجبارهای مربوط به تمیز کردن رابطه زیادی دارد. “عامل احتکار” فقط شامل وسواس و اجبارهای مربوط به احتکار است و به عنوان متمایز از سایر گروه بندی های علائم شناخته می شود.

در حالی که وسواس فکری از نظر عصب روانشناختی یک اختلال همگن در نظر گرفته شده است، بسیاری از نقایص قلبی عصبی روانی ممکن است نتیجه اختلالات همراه باشد. علاوه بر این، برخی از زیرگروه ها با بهبود عملکرد در برخی کارها مانند شناخت الگو (زیر نوع شستشو) و حافظه کاری فضایی (زیرگروه فکر وسواسی) همراه بوده اند.

زیر گروه ها نیز با یافته های تصویربرداری عصبی و پاسخ درمانی متمایز شده اند. مطالعات تصویربرداری عصبی در این مورد بسیار کم بوده است و زیرگروه های مورد بررسی بسیار متفاوت بوده اند تا نتیجه گیری کنند. از طرف دیگر، پاسخ درمانی وابسته به زیرگروه مورد مطالعه قرار گرفته است و زیرگروه احتکار به طور مداوم حداقل به درمان پاسخ داده است.

علل وسواس فکری

علت آن ناشناخته است. اعتقاد بر این است که هر دو عامل محیطی و ژنتیکی نقش مهمی دارند. عوامل خطر شامل سابقه کودک آزاری یا سایر موارد استرس زا است.

وسواس فکری ناشی از دارو

انواع مختلفی از داروها می توانند وسواس فکری خالص را در بیماران بدون علائم قبلی ایجاد یا القا کنند.

ثابت شده است که داروهای ضد روان پریشی معمولی (داروهای ضد روان پریشی نسل دوم) مانند اولانزاپین (Zyprexa) باعث القا وسواس فکری در بیماران می شود.

ژنتیک

به نظر می رسد برخی از اجزای ژنتیکی با دوقلوهای یکسان بیشتر از دوقلوهای غیر همسان تحت تأثیر قرار می گیرند. بعلاوه، افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری بیش از افراد گروه شاهد دارای اعضای خانواده درجه یک هستند که همین اختلالات را نشان می دهند.

در مواردی که وسواس فکری در دوران کودکی ایجاد می شود، رابطه خانوادگی بسیار قوی تری نسبت به مواردی وجود دارد که وسوساس فکری بعداً در بزرگسالی ایجاد می شود. به طور کلی ، عوامل ژنتیکی 45-65٪ از تنوع در علائم OCD در کودکان مبتلا به این اختلال را تشکیل می دهند. یک مطالعه در سال 2007 شواهدی را اثبات کرد که احتمال خطر وراثت برای OCD را پشتیبانی می کند.

جهشی در ژن حامل سروتونین hSERT در خانواده های غیرمرتبط با OCD مشاهده شده است.

خود ایمنی

یک فرضیه بحث برانگیز این است که برخی موارد شروع سریع وسواس فکری در کودکان و نوجوانان ممکن است در اثر سندرم متصل به عفونتهای استرپتوکوکی گروه A شناخته شده به عنوان اختلالات عصبی روانپزشکی خود ایمنی کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوکی (PANDAS) باشد.

فرضیه ها این است که اختلالات OCD و تیک در زیر گروهی از کودکان در نتیجه فرایند خود ایمنی پس از استرپتوکوک بوجود می آیند. فرضیه PANDAS توسط داده ها تأیید نشده و پشتیبانی نمی شود و دو دسته جدید پیشنهاد شده است: PANS (سندرم عصبی روانپزشکی با شروع حاد کودکان) و CANS (سندرم عصب روانپزشکی حاد کودکی).

فرضیه های CANS / PANS شامل مکانیسم های مختلف متفاوتی است که زمینه ساز شرایط حاد اعصاب و روان است ، اما عفونت های GABHS را به عنوان یک علت در زیر مجموعه ای از افراد مستثنی نمی کند. PANDAS ، PANS و CANS کانون تحقیقات بالینی و آزمایشگاهی هستند اما ثابت نشده اند. اینکه PANDAS یک موجود متمایز است یا نه ، متفاوت از سایر موارد اختلالات تیک یا OCD است.

در بررسی مطالعات بررسی آنتی بادی های گانگلیون ضد بازال در OCD ، احتمال افزایش آنتی بادی های گانگلیون ضد پایه در مبتلایان به OCD در مقابل جمعیت عمومی افزایش یافته است.

مدیریت

نوعی روان درمانی به نام “درمان شناختی رفتاری” (CBT) و داروهای روانگردان از خطوط اول درمان OCD هستند. اشکال دیگر روان درمانی، مانند روان پویایی و روانکاوی ممکن است در مدیریت برخی از جنبه های این اختلال کمک کند ، اما در سال 2007 انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) فقدان مطالعات کنترل شده ای را نشان داد که تأثیر آنها “در برخورد با علائم اصلی OCD” را نشان می دهد.

پیش بینی

کیفیت زندگی در تمام دامنه های وسواس فکری کاهش می یابد. در حالی که درمان روانشناختی یا دارویی می تواند منجر به کاهش علائم وسواس فکری و افزایش کیفیت زندگی گزارش شده شود، علائم حتی در دوره های درمانی کافی ممکن است در سطح متوسط باقی بماند و دوره های کاملا عاری از علائم غیر معمول است. در OCD کودکان ، حدود 40٪ هنوز در بزرگسالی اختلال دارند و حدود 40٪ واجد شرایط بهبودی هستند.

جامعه و فرهنگ

هنر ، سرگرمی و رسانه

فیلم ها و نمایش های تلویزیونی ممکن است نمایش ایده آل یا ناقص اختلالات مانند وسواس فکری را نشان دهند. تصاویر دلسوزانه و دقیق ادبی و روی صفحه ممکن است به خنثی کردن کلاله احتمالی مرتبط با تشخیص وسواس فکری کمک کند و منجر به افزایش آگاهی عمومی، درک و همدردی با چنین اختلالات شود.

پژوهش

اینوزیتول قند به طور طبیعی به عنوان درمانی برای وسواس فکری پیشنهاد شده است.

مخدرها ، مانند هیدروکدون و ترامادول ، ممکن است علائم OCD را بهبود ببخشند. تجویز درمان با افیون ممکن است در افرادی که همزمان از مهار کننده های CYP2D6 مانند فلوکستین و پاروکستین استفاده می کنند منع مصرف داشته باشد.

تحقیقات زیادی در حال انجام به پتانسیل درمانی عواملی است که بر ترشح کننده عصبی گلوتامات یا اتصال به گیرنده های آن تأثیر می گذارند. اینها شامل ریلوزول، ممانتین، گاباپنتین، استیل سیستئین، توپیرامات و لاموتریژین هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *